با سلام به وبلاگ معلم كلاس ششم خوش آمديد؛ لطفاً با نظرات خود ما را ياري نمائيد؛ اميدوارم لذت ببريد و براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدهيد؛ كليات روشهاي تدريس(سری مقالات تدریس موثر3)
زیارت عاشورا

 كليات روشهاي تدريس 


وقتي رفتار فردي تغيير يافت مي گوييم كه وي چيزي آموخته است اما هيچكس دقيقا ً نمي داند كه انسان ها چگونه مي آموزند ليكن اكثر مردم موافقند كه شرايط معيني به يادگيري كمك مي كند وقتي هر فرد بداند به چه دلايلي بايد بياموزد آسان تر آن رافرا مي گيرد و زماني كه بخواهد چيزي را بداند سريعتر آن را ياد مي گيرد و بالاخره وقتي از ياد گيري هدفي دارد كه برايش مهم است بهتر مي آموزد و نيز موفقيت و يا عدم موفقيت هر فرد آموزنده اي اعم از معلم، دبير مربي و استاد علاوه بر اطلاعات و تخصصي كه بايد در كار خود داشته باشد بستگي به راه و روشي دارد كه دركار خود انتخاب مي كند .

 بطور مثال شخصي كه تمام نكات مربوط به ساخت  و تعمير وسايل برقي را آموخته است اگر در كار آموزش آن به ديگران شيوه منطقي و حساب شده اي بكار نبرد زحماتش يا اصلاً به نيتجه نخواهد  رسيد و يا با مشكلات و موانعي روبرو شده نتايج بسيار  ناچيزي بدست خواهد آورد دو نفر مربي حرفه و فن كه هر دو داراي اطلاعات تخصصي و مهارت كافي فني باشند ممكن است با تفاوتي كه در شيوه آموزش آنان وجود دارد نتايج كاملاً متفاوتي از كار خود بگيرند موفقيت يا شكست بسياري از معلمان، استادان، كار آموزان و مربيان درامور علمي هنري يا حرفه اي فقط از درستي يا نادرستي شيوه و روش در علوم مختلف  خود بصورت علم مستقلي  بنام روش شناسي يا متدولوژيدر آمده است . 
روشهاي تدريس را از نظر ايجاد انگيزه هاي ياد گيري و اثر ناپذيري ياد گيري و تحركي كه در ياد گيرنده ايجاد مي كند به روشهاي غير فعال و روشهاي فعال تقسيم مي كنند .


روشهاي تدريس غير فعال :
--------------- ------
ويژگيهاي روشهاي غير فعال : 
روشهاي غير فعال كه ميتوان آنها را روشهاي تدريس قديمي ياسنتي نيز ناميد داراي چند مشخصه عمده هستند :
الف ) شيوه هاي غير فعال عموماً يادگيري را مبتني بر نيروهاي ذهني انسان ساخته و معتقدند ذهن انسان ميتواند بوسيله نيروي حافظه مطالب را به ذهن بسپارد و در مواقع لازم يادآوري كند . 
ب ) تدريس بطور دسته جمعي و يكسان براي عموم شاگردان انجام ميگيرد و به تفاوتهاي فردي از نظر هوش و استعداد وميزان رشد و قدرت يادگيري آنان توجهي نمي شود . 
ج ) نظم و مقررات كلاس معمولاً بوسيله تهديد، ترساندن و تنبيه و در نتيجه ايجاد روحيه بندگي و اطاعت بر قرار مي گردد . 
د ) دانش آموزان تمايلي به ابتكار و خلاقيت از خود نشان نمي دهند . 
ه ) وسيله تدريس معمولاً منحصر به معلم و كتاب بوده و از وسايل تجربي و سمعي و بصري و عموماً تكنولوژي آموزشي استفاده نمي شود . 
و ) اثرات روشهاي غير فعال پايدار نبوده ؛آموخته هاي شاگردان پس از انجام امتحان غالباً‌بدست فراموشي سپرده ميشود و در زندگي آينده او كاربردي ندارد .


انواع شيوه هاي تدريس غير فعال :
متداولترين شيوه هاي تدريس غير فعال سه نوع مي باشند . 
1 – شيوه مكتبي 
2 – شيوه توضيحي 
3 – شيوه سخنراني
 
--------------------------


1 – شيوه مكتبي : 
مكتب ها در قديم اتاق درسي بودند معمولاً با يك اتاق و يك معلم كه تعدادي شاگرد درسنين مختلف و احتمالاً بطور مختلط ( دختر و پسر ) در آن به تحصيل مشغول مي شدند اين شيوه هنوز هم در برخي روستاهاي ما وجود دارد. شاگردان اين مكتب ها معمولاً روي زمين مي نشستند و هر كدام درس جداگانه اي داشتند، از شاگردان مبتدي گرفته تا شاگردي كه چند سال به مكتب آمده بودند همگي در همان اتاق به تحصيل مي پردازد.

 در اين شيوه معلم با هر كدام از شاگردان بطور انفرادي به آموزش مي پرداخت. نظم مكتب و وادار ساختن شاگردان به درس خواندن باايجاد رعب و ترس و استفاده از تنبيهات سخت بدني نظير چوب و فلك برقرار مي شد، شاگردان از نظر مدت تحصيل و اوقاتي از سال كه به تحصيل مي پرداختند ونيز آغاز و پايان تحصيلات كاملاً آزاد بودند در اين شيوه شاگردان مبتدي و كلاسهاي پايين توسط مبصرها كه خليفه ناميده مي شدند و در مكتب كه سابقه بيشتري داشته و درسشان جلوتر بود ، تعليم مي گرفتند و در غياب ملا و مكتب دار ،آنان مكتب را اداره مي كردند. درسهاي مكتب بر اساس مذهب و ادبيات انتخاب مي شد؛ اصلي ترين كتاب درسي قرآن بود كه در جزوه اي بنام عم جزء كه شامل سوره هاي كوچك قرآن است تنظيم و آموخته مي شد. براي ياد گرفتن دروس فارسي و ادبيات و اخلاق از كتابهائي چون گلستان و بوستان سعدي ديوان حافظ، موش و گربه عبيدزاكاني و در مورد دستور زبان عربي و لغات عربي از كتاب نصبات الصبيان و در مراحل بعد متناسب باسليقه و معلومات مكتب از كتابهائي چون معراج السعاده قابوسنامه و غيره استفاده مي شد .

2-شيوه توضيحي : 
--------- ----
اين شيوه را به نامهاي تحرير و تقرير شفاهي معلم مركزي نيز ناميده اند. در اين شيوه معلم مطالب درسي را عنوان كرده بانوشتن عناوين و رئوس مطالب در روي تخته سياه آن را براي شاگردان شرح مي دهد و شاگردان با استفاده از كتاب و بيانات معلم و يادداشت برداري دروس مربوطه رافرا مي گيرند، اين شيوه كه هم اكنون در بيشتر كلاسهاي دبستان ها، دبيرستانها و دانشگاهاي ما رواج دارد، ياد گيري را مبتني بر حافظه شاگرد مي سازد ( جز در مواردي كه معلم بتواند با شيوه هاي شخصي حالت مطبوع تري به درس خود بدهد بزرگترين عيب اين شيوه آن است كه اولاً بيشتر وقت كلاس به سخن گفتن معلم مي گذرد دانش آموزان گوشه گير و بيكار بار مي آيند . ثانياً با توجه به اشتغال مداوم در پاي تخته سياه شاگرادن كه اجبارا محدود وساكت مانده اند شروع به شيطنت مي نمايند و معلم ناگزير است استبداد بيشتري بر قرار نمايد كه نتيجه آن ايجاد حس كينه، توزيع و انتقام و مقابله از سوي شاگردان  و احتمالاً معلم خواهد شد)  براي رفع معايب بالا در چنين شيوه اي بايد سعي شود ساعات تدريس توضحي بيانات معلم زياد طولاني نباشد؛ ثانيا ً شيوه او دل نشين سخن بگويد؛ ثالثاً در ضمن تدريس سعي نمايد باطرح پرسش ها و پاسخ دادن به سوالهاي دانش آموزان آنها را به فكر كردن وادار سازد و بالاخره بهتر است شاگردان را در نوشتن عنوانهاي درس روي تخته سياه  شريك ساخته و تحرك بيشتري در كلاس ايجادنمايد و البته اگر از وسايل سمعي و بصري استفاده بعمل آيد كلاس مطبوع تر و جالب تر خواهد شد .

3-شيوه سخنراني :
-------- ----
اين شيوه معمولاً در كلاسهاي پر جمعيت يا براي طرح يك مسئله عمومي براي تعداد زيادي شنونده و نيز براي استفاده از استادان و سخنرانان برجسته كه فرصت و وقت لازم براي تدريس در كلاسهاي كوچك ندارند بكار ميرود .
دراین روش  سخنراني معلم، استاد و سخنران كم و بيش بدون وقفه صحبت مي كند ،شاگردان به سخنان او گوش مي دهند و يادداشت بر مي دارند سپس در باره سخنان او مي انديشند. ولي معمولاً با او گفتگو نميكنند، بيشتر در جلسات سخنراني استاد يا معلم ترجيح مي دهد سخنانش قطع نشود و تا پايان ادامه يابد اينگونه سخنرانيها را مي توان به مطالب و سخناني كه از طريق راديو تلويزيون بطور يكطرفه ايراد ميشود تشبيه كرد براي استفاده بهتر از روش سخنراني لازم است :
1 ) هدف و موضوع و عنوان سخنراني قبلاً مشخص شده باشد . 
2 ) استاد و سخنران و تا حدي دانشجويان مطالعه كافي در مورد موضوع سخنراني داشته باشند . 
3 ) بهتر است در پايان سخنراني زمان مشخصي براي طرح سوالها از سوي شنونده ها در نظر گرفته شود . 
4 ) سخنران بايستي ميزان اطلاعات، تحصيلات، تجربيات ،سن و ديگر خصوصيات فرهنگي علمي و اجتماعي شنوندگان را در ارائه مطالب ملحوظ دارد . 
5 ) در صورت امكان از وسايل سمعي و بصري نظير فيلم اسلايد پوستر و غيره استفاده شود . 
6 ) سخنران براي جلو گيري از خستگي شنونده ها در صورت امكان از مثالهاي زنده و شوخي مناسب با درس استفاده نمايد . 
7 ) صدا، اشارات و حركات بدن به هنگام سخنراني از عوامل مهم و موثر هستند و در اين ميان نقش صدا از همه مهمتر است. صداي سخنران بايستي واضح و رسا باشد برخي از معلمان بقدري آهسته صحبت مي كنند كه سخنان آنها شنيده نمي شود و همين امر موجب خواب آلودگي و خميازه دانش آموزان ميشود .
برخي ديگر خيلي تند حرف مي زنند بطوريكه شنوندگان نمي توانند گفته هاي آنها را دنبال كنند. عده اي بامكث هاي طولاني سخن مي گويند، پاره اي جويده سخن مي گويند و گفته هايشان مفهوم نيست و يا ممكن است لهجه محلي غليظ داشته باشند . يا از تكيه كلام هاي غير معمول و تكرار كلمات مشخص استفاده كنند . 
از سوي ديگر كساني هم كه همواره با صداي بلند و گوش خراش سخن مي گويند موجبات كسالت و خستگي شنونده ها را فراهم مي آورند زيرا صداي بلند نيز از ميزان دقت شنوندگان مي كاهد . 
8 ) مطالب سخنراني نبايد آن چنان متفرق، وسيع و مفصل باشد كه شنوندگان تمركز فكري خود را از دست بدهند .
9 ) محيط فيزيكي در سخنراني بايستي از نظر سرما و گرما نور محل نشستن و غيره آماده باشد . 
10 ) سخنران نبايد از بي اعتنايي و بي توجهي احتمالي شنونده ها ناراحت و عصباني شود . 
11 ) سخنران بايستي وقت خود را براي قسمتهاي مختلف سخنراني كه شامل ( مقدمه متن اصلي و مياني و بخش پاياني يا جمع بندي و نتيجه گيري و نيز بخش پاسخ دادن  به سوالهاي احتمالي شنونده ها ) به تناسب  تقسيم نمايد .


شيوه ها و روشهاي فعال : 
------------ -------
اين شيوه ها كه ميتوان آنها را شيوه هاي مترقي يا كار آموز مركزي ناميد داراي مشخصات زير هستند . 
1 ) فعال ترين و اصلي ترين عضو موسسه و كلاس كار آموزان است . 
2 ) تمام فعاليتها و عوامل اداري و آموزشي در خدمت شكوفا شدن و فعال تر شدن كار آموز مي باشد . 
3 ) به تفاوتهاي  فردي دانش آموزان و مسائل و مشكلات آموزشي و پرورشي بدني و رواني آنان  توجه شده شناخت هر چه بيشتر آنان مد نظر قرار ميگيرد . 
4 ) معلم و مربي بعنوان فردي متخصص كار آموزده و با تجربه و با اطلاعات كافي از شيوههاي تدريس و وروانشاسي و تعليم و تربيت در كلاس به فعاليت مي پردازند . 
5 ) به رغبت ها و علائق و انگيزه هاي شاگردان توجه شده تدريس هماهن با اين عوامل بكار گرفته مي شود . 
6 ) از تمام امكانات محيطي نظير عوامل اجتماعي جغرافيايي و شخصي موجود براي فهم ودرك هر چه بهتر دروس استفاده ميشود . 
7 ) در روشهاي نوين واحدهاي درسي به يكديگر پيوستگي داشته در ضمن تدريس يك واحد درسي چند هدف آموزشي تربيتي مورد نظر قرار ميگيرد . 
8 ) از مهمترين مشخصات روشهاي فعال استفاده هر چه بيشتر از تكنولوژي آموزشي است . 
9 ) دانش آموزان شوق و علاقه بيشتري نسبت به سازمان كلاس و آموزش نشان مي دهند . 
10 ) دانش آموز و معلم در كلاس احساس خستگي نخواهند داشت . 
11 ) خلاقيت وابتكار خود جوشي و خود كاري بيشتري دردانش آموزان  ديده خواهد شد .


انواع شيوه هاي فعال : 
ا زجمله شيوه هاي فعال مي توانيم از :
1 - شيوه پرسش و پاسخ ( سقراطي ) 
2 - شيوه بحث 
3 - شيوه اكتشافي 
4 - شيوه حل مسائل 
5 - شيوه واحد كار ( طرح و پروژه )


شيوه پرسش و پاسخ(شيوه سقراطي)  : 
--------- ------

اساس اين شيوه بر طرح سوال از سوي معلم و ايراد پاسخ از سوي كار آموزان و طرح سوالهاي ديگري از طرف آنها و دادن پاسخهاي معلم در باره   موضوع معيني استوار است . 
علت معروفيت اين طريقه به شيوه سقراطي آن است كه سقراط فيلسوف معروف يوناني قرن چهارم و پنجم قبل از ميلاد براي راهنمايي و هدايت مردم به ويژه جوانان و آشنا كردن آنان به حقايق از اين شيوه استفاده مي كرد بدين ترتيب كه با طرح سوالهائي با آنان به گفتگو مي نشست وضمن سوال و جواب مطالب مورد نظر را به آنان مي آموخت نكاتي كه بايد در شيوه پرسش و پاسخ رعايت شوند عبارتند از : 
1 ) پرسش بايد  بوسيله 
3 ) پرسش بايد حتي المقدور كوتاه مختصر و مشخص و در عين حال رسا و با مفهوم باشد . 
5 ) پرسشها بايستي با تجربيات اطلاعات تحصيلات سن و سال شاگردان هماهنگي داشته باشد . 
6 ) پرسش ها بايد در ارتباط بامطالب درسي باشد 
7) بيان مربي هنگام پرسش بايستي دوستانه مهربان مودب باشد  وشاگرد احساس نكند مورد سرزنش ياباز جوئي قرار گرفته و مربي  مي خواهد  ناداني يا بيسوادي او را در كلاس به اثبات برساند . 
8 ) مربي مي تواند از پاسخ نادرست دانش آموز در صورت  امكان مطلبي جهت پاسخ درست جستجونمايد و در اين باره بايد توجه شود كه ناداني و غلط شاگرد به رخ او كشيده نشود . 
9 ) معلم بايد از بيراهه رفتن موضوع مورد بحث  جلوگيري نمايد و بكوشد با پرسش هاي مناسب تر از كشانده شدن موضوع به انحراف جلو گيري  كند . 
10 ) اگر مربي احساس نمايد شاگرد موضوع مورد سوال را مي داند ولي نمي تواند پاسخ دهد بايستي بطور مستقيم او را ياري نمايد تا بتواند به اداي پاسخ درست توفيق يابد . 
11 ) پاسخ هايي كه قسمتي از حقيقت را در بردارند نبايد ناديده گرفته شده كلاً رد شوند بلكه بايد قسمت درست پاسخ مورد تاييد قرار گرفته و از شاگرد خواسته شود باز هم در آن باره فكر كند . 
12 ) هر سوال بايد براي تمام كلاس مطرح شود نه براي يك نفر ولي اداي پاسخ را ميتوان بعهده يكي از داوطلبان محول كرد . 
13 ) از شاگرداني كه هيچگاه مايل نيستند در پاسخ دادن داوطلب شوند نبايد غافل بود اينگونه شاگردان بايد مستقيما ً از سوي مربي و معلم مورد سوال قرار گرفته به آ‌نان كمك شود تا خود آنها در آينده داوطلب پاسخگوئي شوند بديهي است در اين مورد بايستي بامطالعه و مشاوره نسبت به روشن شدن علل انزواي كار اموز ورقع آن اقدام شود .
14 ) بعضي از سوالها ممكن است در اثر پديد آمدن موقعيت ياحادثه پيش بيني نشده اي مطرح گردد در اين صورت بايستي در صورت امكان بين اين سوالها و هدفهاي درسي معلم ارتباط مسقتيم و منطقي بوجود آيد . 
15 ) رفتار معلم و مربي بايد بگونه اي باشد كه شاگردان از طرح سوالهائي كه به ذهنشان ميرسد بجا يانابجا  خودداري ننموده يا پشيمان نشوند عكس العمل معلم هنگام طرح سوال از سوي شاگردان نبايد حالتي از خستگي يا نارضايتي وبي حوصلگي او باشد و جز در موقع استثنائي و موجه در بقيه اوقات معلم بايستي در مقابل سوالهاي دانش آموزان با چهره باز و حوصله لازم روبرو شود . 
16 ) در مورد سوالهاي نامربوط و خارج از درس بهتر است معلم باملاميت و خوشرويي عدم ارتباط سوال را با موضوع درسي ياد آوري  نمايد . 
17 ) در مورد سوالهائي كه معلم پاسخ آنها را نمي داند نظرات مختلف ابراز شده بعضي معتقدند معلم بايد به نوعي پاسخ دهد گر چه درست وقانع كننده نيز نباشد برخي معتقدند سوال را بين دانش آموزان ديگر مطرح نمايد و آنها را وادار سازد در آن مورد تحقيق و بررسي نمايند و پاسخ مربوطه را در جلسات بعد عنوان كنند بعضي نيز بنوعي به پاسخ موقت اعتقاد دارند اما آنچه مسلم است اينكه در اينگونه مواقع معلم بايستي از ارائه پاسخ نادرست اكيداً پرهيز نموده در صورت لزوم ضمن اعلام صريح عدم اطلاع خود در اولين فرصت پس از مطالعه لازم در خارج از كلاٍ نسبت به توضيح پاسخ اقدام نمايد . 
18 ) در موقعي كه شاگردي سوال مي كند معلم بايستي توجه ديگر شاگردان را به شنيدن آن معطوف سازد و در صورت ارزشمند بودن سوال دروحله اول از ديگر شاگردان بخواهد تا در باره آن سوال بينديشند و اگر پاسخي دارند اعلام نمايند .


 شيوه بحث 
----------

طرح موضوع جالبي از سوي مربي يا يكي از كار آموزان ميتواند در كلاس مورد بحث قرار گيرد براي مثال موضوعاتي در ارتباط بامسائل و موضوعات درسي مي تواند نقش موثري در فعالتر شدن اذهان در رابطه رسيدن به هدف مربي داشته باشد چرا كه از طريق روش مباحثه   را به چند طريق مي توان اجرا كرد :


الف ) روش بحث كنترل شده توسط معلم .
ب ) روش بحث آزاد 
ج ) روش بحث گروهي


اهداف بحث 
---------- -
الف – مهمترين هدف بحث بكار افتادن فكر و انديشه شاگردان است 
ب – بكار انداختن زبان گفتگو و بيان مطلب و تبادل و توسعه اطلاعات وبر خورد افكار و عقايد وانديشه ها هدف بعدي است كه هنگام بحث تقويت مي شود . 
ج ) هدف ديگر بحث ابراز شخصيت دانش اموز است وقتي لازم  مي آيد دانش آموز در باره موضوعي بطور جدي بحث و گفتگو و استدلال و نتيجه گيري كند درخود احساس شخصيت و غرور نموده بخود اعتماد پيدا مي كند . 
د ) آموزش روابط عمومي و بر قراري ارتباط با ديگران و مورد پذيرش واقعي و اعتماد قرار گرفتن از هدف هاي ديگر بحث است . 
ه ) در بحث شاگردان ياد مي گيرند به ديگران احترام بگذارند و رعايت نوبت ديگران را بكنند . 
و ) شاگردان در بحث مي آموزند ه عقايد مخالف خود را تحمل كنند آزاد فكر آزاد انديش شجاع و انتقاد پدير بار آيند . 
ز ) شاگردان ضمن شيوه بحث مي توانند هر كدام موقعيت اجتماعي مناسب خود را بدست آورند.
آنكه سخن مي گويد و قدرت بيان و استدلال خودرا نشان ميدهد و آنكه بعنوان دبير يا منشي بحث سخنان ديگران را خلاصه و يادداشت مي كند و آنكه رياست و نظارت جلسه را عهده دارد بوده و رهبري بحث و گروه هر كدام مي خواهند شايستگي خود رانشان دهند . 
ح ) در بحث معلم و شاگردان فرصت بيشتري مي يابند كه با هم و با عقايد و طرز تفكر يكديگر آشنا شوند . 
ط ) بحث و گفتگو به از بين بردن برخي مشكلات رواني و عاطفي نظير لكنت زبان – كمروئي ترس ميتواند كمك نمايد .


نكات مهم در اجراي شيوه بحث : 
الف ) موضوع بحث با توجه به دروس وبرنامه هاي درسي و هدف هاي آموزشي تربيتي موسسه و كلاٍ بايستي انتخاب شود . 
ب ) پس از انتخاب موضوع بايستي به شاگردان   فرصت داده شود تا در باره آن مطالعه نمايند در اين باره لازم است معلم و مربي فهرستي از كتابهاي مورد لزوم را در دسترس معرفي نمايد تا كار آموزان از طريق كتابخانه كلاس مدرسه يا كتابخانه هاي عمومي پدر و مادر و اطرافيان و ديگر منابع در باره آن تحقيق و بررسي كنند . 
ج ) پس از مطالعه كافي توسط معلم و شاگردان جلسه بحث و گفتگو در تاريخي كه قبلاً تعيين شده برگزار مي گردد براي جلسات بحث وجود يك سر پرست يارئيس جلسه و نيز منشي ضروري است كه بهتر است با راي كلاس انتخاب شود معلم ميتواند يكي دو جلسه اول را شخصاً رهبري و هدايت نمايد وشيوه و اداره جلسه را به كار آموزان بياموزد  و درجلسات بعيد ضمن حضور در جلسه مراقب انجام صحيح شيوه بحث باشد . 
د ) در مورد بعضي مباحث كه گروه مخالف و موافق وجود دارد بايستي به نوبت براي هر كدام  فرصت ووقت مسايو منظور نمايد بديهي است  همانطور كه قبلاً هم خاطر نشان ساختيم دانش آموزاني كه به هيچوجه در بحث شركت نمي كنند  نبايستي از نظر معلم دور بمانند .
ه ) مذاكرات جلسه بحث بايد توسط منشي جلسه مشروحا ً يادداشت و در صورت لزوم مورد استفاده قرار گيرد . 
و ) در طول جلسه بحث رئيس جلسه بايستي مراقب باشد كه بحث كنندگان از موضوع  اصلي بحث خارج نشده سخنان نام مربوط و احتمالاً توهين آميزنند و خشن بكار نبرند در اينگونه مواقع معلم مي تواند بموقع دخالت و ارائه طريق نموده جلسه را بسوي هدف و موضوع اصلي هدايت نمايد . 
ز ) بعضي از شاگردان ممكن است از موقعيت آزاد جلسه بحث سوء استفاده نموده جلسه را به شوخي و تفريح بكشانند و  يا خود در بحث و گفتگو شركت نكنند در اين صورت رئيس جلسه و نيز معلم وظيفه دارند با وضع موجود بر خورد مناسبي داشته باشند و موجبات شركت فعالانه آنها را در بحث فراهم آورند . 
ح ) از شاگردان خواسته مي شود در پايان بحث هر كدام گزارشي از موضوع بحث و نتايج آن  بايد انتقادي تهيه كنند و بعنوان انشاء در كلاس بخوانند درصورت امكان ميتوان جريان و نتايج بحث را بصورت پلي كپي در اختيار عموم دانش آموزان قرار داد . 
ط ) در جريان بحث بايستي حتي المقدور از تجارب شخصي كار آموزان براي روشن شدن مسائل استفاده كرد در تشريح مسائل مورد بحث هر چقدر نظرات و تجربيات كار آموزان بيشتر مطرح شود اثرات و نتايج  كار بهتر و بيشتر خواهد بود .


شيوه طرح يا واحد كار :
------------ ------

شيوه طرح يا واحد كار كه بصورت چند نفري گروهي و يا تمام كار آموزان يك كلاس يا يك مدرسه انجام ميگيرد در صورتيكه بخوبي اجراء گردد و با رهبري آگاهانه اي همراه باشد پربار ترين و بهترين شيوه تدريس ميتواند باشد . 
موضوع شيوه واحد كار يا طرح ميتواند شامل موارد زير باشد :
الف ) واحد كار علمي و فني نظير شناخت دستگاهها و وسايل برق مكانيكي و كارگاهي ماشين ابزار و تراش و غيره . 
د ) واحد كار اجتماعي نظير شناخت قوانين و حقوق موسسه قانون كار تعاون  . 
ه ) واحد كار مذهبي مانند خدا شناسي شناخت مذاهب شناخت پيشوايان ديني اصول و فروع دين و …


هدف هاي اصلي در شيوه طرح باواحد كار : 
------- ----------------- -------

علاوه بر هدفهايي كه بر هر نوع آموزشي مور نظر است از جمله ياد گيري و آموزش مسائل عليم اجتماعي هنري ادبي بكار گيري انديشه و تفكر و نظاير آن شيوه طرح و پروژه  هدفهاي خاصي را در بردارد و بر آنها تاكيد بيشتري دارد مهمترين اين هدف ها پرورش حس مسئوليت   و همكاري گروهي است كار آموز در گروه مي آموزد  چگونه در يك جمع عهده دار مستوليت باشد و با افراد گروه در جهت انجام هر چه بهتر مسئوليت مشترك همكاري و همفكري نمايد . 
هدف مهم ديگر پديد آمدن حس ابتكار و نو آوري است . 
بديهي است هدف هاي ديگري چون پديد آمدن اعتماد بنفس احترام متقابل آزادي فكر و انديشه نيز در همين راستا قابل توجه است . 
همينطور ياد گيري مسائل مختلف از طريق مشاهده عيني و مطالعه و تجربه شخصي دانش آموز نيز بهره هايي است كه از شيوه طرح و واحد كار ميتواند بدست آيد .


شيوه با روش اكتشافي 
------------ -----

در اين روش شاگرد خود مسئله رامشخص كرده و براي آن راه حل هايي در نظر مي گيرد و آنها را آزمايش    مي كند و راه حل مناسب را پيدا مي كند و در ياين روش مربي نقش راهنما رادشاته كه چند مرحله دارد :

 1 – مربي هم اصول و هم راه حل مسائل را بيان مي دارد

 2 – مربي فقط اصول را بيان مي كند ور اه حل را نمي گويد

 3 – مربي اصول را نمي گويد و راه حل را مي گويد

 4 – مربي اصول و راه حل را نمي گويد


محاسن روش اكتشافي از ديدگاه Broner
----------------------- -------

1 – تقويت توانايي ذهني شاگرد 
2 – ايجاد انگيزه هاي دروني و اشتياق شاگرد 
3 – پرورش قدرت خلاقه ابتكار و نو آوري و كاوشگري شاگرد . 
4 – باقي ماندن بيشتر آموخته ها و دوام آنها در ذهن و فكر شاگرد

روش حل مسائل :
--------- ----

اين روش يك جريان منطقي فكري است كه انسان در مراحل مختلف رشد از آن بر خوردار ميشود و از طريق اين جريان فكري روابط تازه اي بين پديده ها بدست مي آورد عامل مهم در اين روش كار برد و استفاده از تجربه هاي قبلي فرد است و مهارت و تجربه پيش نياز محسوب ميشود و داراي انواع مختلف است . 
الف ) حل مسئله از طريق آزمايش وخطا 
ب ) حل مسئله از طريق بينش و شناخت و شناخت اصول و منابع 
ج ) حل مسئله از طريق تحليلي

                          
                                         فهرست منابع و ماخذ 
                                       ------------ ------
1 – مهارت هاي آموزشي ( روشهاي و فنون تدريس ) حسن شعباني    دانشگاه تهران – 1371
2 – كليات و روشهاي فنون تدريس ( دروه كارداني مراكز تربيت معلم ) –   امام الله صفوي – 1377
3 – رابرت اف مي گر تدارك هدفهاي  آموزشي ترجمه بهرام زنگنه و محمد حسين شمشيري دانشگاه آزاد ايران – 1355
4 – ميلر جرالدر ارتباط كلامي ( تحليل معاني بيان ) ترجمه علي ذكاوتي قراگوزلوانتشارات سروش تهران – 1368
5 – هيلگارد ارنست و آروباور نظريه هاي ياد گيري ترجمه محمد تقي براهني   مركز نشر دانشگاهي تهران -1367

برگرفته از سایت : http://www.gfairan.com/etechdetail.asp?ID=1504130759



با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ

معلم كلاس ششم

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 12 دی 1393برچسب:, | 14:54 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |